حدود سال ٩٤ افتخار همكاري با هولدينگ دكتر افشین گلستان از دوستان و اساتيد بنام و نام آشنا حوزه كسب و كار و برندينگ رو داشتم كه اين روزها به عنوان مشاور در برنامه هاي راديو و تلويزيونم حضور دارند.چند روز پيش گوشه اي از يكي سخنرانيهاشون رو ديدم كه ياد تجارب گذشته خودم افتادم و ديدم انتقال اون خالي از لطف نباشه.
خيلي از ماها هم در جايگاه كارفرما و هم متقاضي كار،فرم استخدام رو ديده يا پر كرده ايم.انتخاب شريك،همكار و نيرو نقش بسيار اساسي در موفقيت هر كسب و كاري داشته و نبايد ازش غافل شد.معمولا فردي كه تازه وارد كارميشه يا شرح كاريش تغيير ميكنه،مدير اون شروع به توضيح وظايف جديد و روال كار ميكنه و از اينجا داستان شروع ميشه.??.
بر اساس يك ساعت فرضي و توضيحي كه به فرد داده ميشه،ميتونيم يه تحليل بيرون بياريم.اگه يه ساعت توضيح ،منجر به هيچ كاري نشد باهاش تسويه حساب كنيد.اگه يك ساعت كار كرد و دوباره اومد پرسيد چيكار كنم فقط يه كاراموز بيشتر نيست.اگه يه روز كاركرد، تكنسين و همين جور تا آخر.حالا مسيله چيه؟!!
از ديد كارفرما و مدير،عدم انتخاب درست نيرو براي تخصيص كار،باعث ميشه از يه تكنسين توقع مديريت داشته باشه و بالعكس و همه باهم شكست ميخورند.از ديد كارمند هم اگه سطح دانش و تجربمون در حد كارشناس بوده ولي توقعمون مديريت،موجب ايجاد بي انگيزگي و نارضايتي يا همون #لانگيزگي ميشه.
پس هر دو طرف مي بايست ابتدا به خودشناسي و بالابردن سطح دانش و تجربه خودشون پرداخته و بعد اقدام به انجام كاري كنند.سعي كنيم از هر زمان و مكاني براي كسب دانش و تجربه استفاده كنيم.حالا اين سوال:
تابحال فكر كرديد نقش و جايگاه واقعي خودمون كدومه؟
تشكر از دكتر گلستان عزيز